سلام بر گل دخترم که ماشالله بزرگ شده و واسه خودش خانمی شده....بلبل جونم (ماشالله مثل فرفره حرف میزنی ) این روزا دارم سعی میکنم شما عزیز دلم رو از شیر بگیرم...دوست ندارم با گرفتن شیر به احساس قشنگت لطمه ای وارد بشه...برای همینم سعی میکنم خیلی بهت محبت کنم و به صورت تدریجی شیر خوردنو از سرت بندازم...البته قبلش فکر میکردم هیچ جوره راه نیای اما شماانقدر عاقل و فهمیده هستی که با چند بار حرف زدن و مثال زدن بچه های بزرگتر که دیگه شیر نمیخورن پذیرفتی که دیگه نباید شیر بخوری...دوروزه که از سرکار میام بهت شیر میدم و میخوابی تا آخر شب که میخوای بخوابی....وسط روز میای میگی مامان یه توچولو شیر بخورم؟؟؟؟ عزززززیییییییییییییییزم....اما سریع حواست با ...